ارتباط با خدا
پنج شنبه 28 آذر 1392برچسب:, :: 18:36 ::  نويسنده : حمیدرضا حسینی

 

آستیــــــنخالــــــے ات نشــــــان از مردانگــــــے ست..

با ایــــــن دو دســــــت ســــــالم،

هنوز نتــــــوانسته ام یــــــک قنــــــوت اینــــــچنینے بخــــــوانم ...

پنج شنبه 28 آذر 1392برچسب:, :: 18:26 ::  نويسنده : حمیدرضا حسینی
دخترک رو به من کرد و گفت:واقعا آقا؟!
گفتم:ببخشید چی واقعا؟!
گفت:واقعا شما بچه بسیجی هااز دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد ؟
گفتم:بله
گفت: اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که می گذرند محو ما میشن، ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشید فقط سر پایین می اندازید و رد میشید!
گفتم: آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه!
گفت:کمه؟ببخشید متوجه نمیشم؟
گفتم: برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س) باید زانو زد حقاکه سرپایین انداختن کمه.
 
 
حالا خودتون عكس رو نگاه كنيد وقضاوت كنيد
كدوم خوبه؟
كدوم خداييه؟
كدوم حجاب حضرت زهراست؟
 
 
 
 
پنج شنبه 28 آذر 1392برچسب:, :: 18:19 ::  نويسنده : حمیدرضا حسینی

 

عاقبت آمدم پس از عمری

به مزارت نه بر مزار خودم

آمدم های های گریه کنم

به دل خون و داغدار خودم

***

چند وقتی ست بغض سنگینی

به گلویم نشسته، میبینی؟

کار خود را فراق با من کرد

کمرم را شکسته میبینی؟

***

شانه های ضعیف طفلانت

خواهرت را کشان کشان آورد

هرکه اینجا رسیده سوغاتی

سر و رویی پر از نشان آورد

***

شرح این راه را یتیمانت

با زبان اشاره می گویند

با لبی زخم خورده، چاک و کبود

با تنی پاره پاره می گویند

***

شام با من چه کرده، میبینی؟

روی پیشانی ام پر از چین است

بعد از این ضجه ای نمیشنوم

گوشم از تازیانه سنگین است

***

با اشاره رباب می گوید

هیچ داغی شبیه این غم نیست

بین گهواره نه ببین زینب

کودکم بین قبر خود هم نیست

***

از سرت بی خبر نبودم که

هر شبی دست این و آن دیدم

با کمی لخت خون عقیقت را

من به انگشت ساربان دیدم

***

بود بر گیسوان تو جای

پنجه ی چندتا زنا زاده

زود فهمیدم از محاسن تو

که سرت در تنور افتاده

***

کاش میشد که بوریا بودم

تا نگه دارمت همیشه تو را

کاش میشد که بوسه ای بزنم

باز حلقوم ریش ریش تو را

***

اربعینی گذشته اما باز

نیزه هاشان هنوز در خاک است

لخته خون های خشک بر تیر است

تیغ های شکسته بر خاک است

***

یاد عصری که دیدمت اینجا

بعد غارت عجیب میخندند

حرف سوغات بود و با عجله

از تنت تکه تکه می کندند

پنج شنبه 28 آذر 1392برچسب:, :: 18:11 ::  نويسنده : حمیدرضا حسینی

می خواهد به نیابت عمه سه ساله زیارت کند...

 

پنج شنبه 28 آذر 1392برچسب:, :: 18:9 ::  نويسنده : حمیدرضا حسینی

پنج شنبه 28 آذر 1392برچسب:, :: 18:7 ::  نويسنده : حمیدرضا حسینی
 
گفتند حسین وسینه پر غم کردند
 
پشت فلک از ماتـم او خم کردنــد
 
این چای که در بزم عزا می نوشی
 
بـا کوثـر اشک فـاطمـه دم کردنــد
سه شنبه 12 آذر 1392برچسب:, :: 20:15 ::  نويسنده : حمیدرضا حسینی

 

دینت را حفظ کن... هم رنگ جماعت شدن به چه قیمتی؟! 

سه شنبه 12 آذر 1392برچسب:, :: 19:52 ::  نويسنده : حمیدرضا حسینی

احادیث امام حسین (ع)



ادامه مطلب ...

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
فروشگاه ساعت مچیhttp://">فروشگاه ساعت مچی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ارتباط با خدا و آدرس hamidrezahosseini.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 64
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 100
بازدید ماه : 100
بازدید کل : 67530
تعداد مطالب : 70
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


ابزار پرش به بالا

استخاره با قرآن
استخاره با قرآن

ساعت فلش مذهبی